صفحه شخصی زینب باران   
 
نام و نام خانوادگی: زینب باران
استان: زنجان - شهرستان: زنجان
رشته: کارشناسی عمران
تاریخ عضویت:  1391/04/23
 روزنوشت ها    
 

 یاد خدا بخش عمومی

4

یاد خدا

پشت دیوار اتاق، شهری از خاطره هاست
شهری از باد و نسیم
پر ز طوفان
پر درد
خشم
ایمانست.
به تمنای دل آهوها
چه کسی گوش دهد
و به یاد دل آن پروانه
که تمام دل او پر ز قناری، آهو، باد، نسیم.
یاد آن لحظه بخیر
که دلم پر ز پر پروانه
کودکانه
پر می زد
تا سر برکه ی خوشحالی
پر ز تمنای خدا ...!!
پر ز تمنای خدا ...!!
و خدا بود .. هست .. خواهد بود
در همه لحظه ی احساس، شعف، شور، باد، نسیم
و پر از قداست و زیبایی
پر ز یکتایی، محبت؛ ناز؛ نواز
پر ز بی همتایی
و خدای من، پر ز بی همتایی هاست.
من پرم از راز و نیاز
با همه هوش و هوس
پر ز بی پروایی
راز
نیاز
پرم از جسم
نماز ..
پر ز بی پروایی
یکتایی
پر ز یکتایی خویش ..
من درون لحظه
بعد
زمان
خواهم ماند؟!
من پر از یکتایی
پر ز غرور
پر ز ناز
پر ز بی پروایی
پر ز الطاف خدا
من پر از جنت و موعود و قیامت
پر ز یکتایی و بی پروایی
من پر از حس نیاز
من پر از راز نماز
من پر از خالق؛ خاص
پر ز یکتایی و بی پروایی
پر ز حلاج
دیورژانس
علی (ع)
حال من پر شده از یکتایی
و دگر هیچ؛ بدرود.
حال بدرود مرا می شنوی
پر ز غرور
پر ز یکتایی و بی پروایی
با همه هوش و هوس
پرم از جسم
پر درد
پرم از تنهایی
پر ز تمنای خدا،
پشت دیوار اتاق
شهری از یاد خداست.
پر ز یکتایی او
پر ز امید طلوع
من پر از یاد خدا
عشق و هوی
من پر از ایمانم
پر ز امید طلوع
پرم از یاد خدا ..
من؛ پر ز خدام.

****
زندگی سخت شود
گر تو بفهمی
که در این بادیه
نیرنگ همی پر رنگ است
و کسی نای دل سوته دلان را
..
خود نخواهد فهمد
با همه چون و چرا
علت و معلول
..
به ز بی همتایی
..
پر ز خودپرستی و شیدایی
..
من خودم شنیده ام
که هر دم گویند همی
خود نخواهم که بفهمند فهمیدن را
..
از ازل تا به ابد
ناظر مدهوشی و بی هوشی و خودخواهی
خوش بگفتا سحراب: به که باید دل بست
به برکه شاید ...
شاید !!
به وزغکان ته مرداب
به تالاب
به خواب
خواب با دیده ی باز
خواب با لب های ورچیده
با ذهن خموش
دور باید شد از فکر؛ ذهن؛ طلوع؛
من خودم می خواهم
بشنوم نای دروغ
یاد آورم خاطره ی نیستی
درک خواهم کرد
در ظاهر!
همه هستی دیگر هستی
..
دوست دارم که بگویم
به دروغ
هستیم پر ز خداست
پر ز تلاء لو
یکتاست
لیک ..
در تپش ثانیه ها
احساس نیاز
به خدا ..!!
ذهن ها را باید شست
از سرآغاز نیاز
نماز
حس زیبای تمنای خدا.
از خودم باید
سرآغاز
من همان بنده ی پر از گناه
ب یه بسم ا...
پر شده ام از توبه
از نیاز
از تکرار گناه
پاره سوم را بگیر
از سراپای وجودم
خالق.
یکتا.
بی همتا.
من پر از ستایش تو
من پر از روح
پر ز احساس نیاز
و فقط در طلب قرب
رسیدن به وصالت
همه احساس من است
وصل در لحظه بی همتایی
که درونم پر ز غوغای رسیدن به تو است

دوشنبه 7 مهر 1393 ساعت 10:50  
 نظرات    
 
زینب باران 20:10 آدینه 11 مهر 1393
0
 زینب باران
با سلام و سپاس از توجه مسئولین سایت صنعت ساختمان؛
جای بسی تعجب که روزنوشت زمستان 1392 در تاریخ 7 مهر 1393 ثبت گردیده است!!!
بدرود ..
میثم تقی‌زاده 23:00 شنبه 12 مهر 1393
1
 میثم تقی‌زاده
جالب بود