کــی خبـــر از ناله ی شبخیــز مظلومــان بود؟ // در دل شب، مست در آغوشِ خواب افتاده را!...
... آن صفحه صفحه ای است که ملک اعتراض می کند، بشر سرافکنده است، و این صفحه صفحه ای است که بشریت به آن افتخار می کند. چرا باید حادثه ی کربلا را همیشه از نظر صفحه ی سیاهش مطالعه کنیم و چرا باید همیشه جنایتهای کربلا گفته شود؟ چرا همیشه باید حسین بن علی از آن جنبه ای که مورد جنایت جانیان است مورد مطالعه ی ما قرار بگیرد؟ چرا شعارهایی که به نام حسین بن علی می دهیم و می نویسیم، از صفحه ی تاریک عاشورا گرفته شود؟ چرا ا صفحه ی نورانی این داستان را کمتر مطالعه می کنیم، در حالی که جنبه ی حماسی این داستان صدبرابر بر جنبه ی جنایی آن می چربد. پس باید اعتراف کنیم که یکی از جانیهای بر حسین بن علی ما هستیم که از این تاریخچه فقط یک صفحه اش را می خوانیم و صفحه ی دیگرش را نمی خوانیم. جانیهای بر امام حسین آنهایی هستند که این تاریخچه را از نظر هدف منحرف کرده و می کنند. ...
"بخشی از کتاب ارزشمند حماسه ی حسینی/متفکرشهید استاد مرتضی مطهری"
("سال دوم از وفای به عهدی نیکو با خویشتن خویش" / پنج شنبه 23 .07 . 1394 ساعت 21@ 22:30 در جمع دوستان ارزشمندم به بازخوانی خویش از حماسه ای مقدس وگرانقدر متخر گردیده ام//و من الله توفیق)
***
حقیقت می آید در صحرای کربلا...
آنچه بر نیزه هاست ارزش های انسانیست... انسانیت... گوهر وجود انسان... همان علتی که تمامی موجودات برایمان سجده کردند... براستی حقیقت بود بر نیزه ها... همانگونه که قرآن نیز...
بیایید بنشینم این روزها با خود خلوت کنیم... همین روزها که در سال یکبار یادمان می افتد که حسین(ع) می گوید هل من ناصر ینصرنی... (البته در مجالس روضه و ختم هم برای سوز دارتر شدن استفاده ها دارد...) کجای آن صحنه می بودیم؟!... کسی که نیست... جمع خودمانیست... ماییم ، حسین است و خدا...
بیرون ز جهان کفر و ایمان جاییست //کانجا نه مقام هر تر و رعناییست // جان باید داد و دل بشکرانه ی جان // آنرا که تمنای چنین مأواییست..
"برگرفته از دست نوشته های دوست اندیشمند و ارزشمندم: Dr. Effat Baran"
بدرود...
